سلام دوستان. چند روز پیش داشتم از دانشگاه میرفتم خونه سوار مینی بوس شدم.کنارم یک جوون خوش تیپ ژیگول میگول نشسته بود. از اون تیپ هاااااا. شلواری و عینکی و مدل مویی و خلاصه یک جوان به ظاهر اروپا نشین.از توکیفم یک کتابی در آوردم مطالعه کنم(پندهای پدران به فرزندان از استاد محمد راجی قمی. این کتاب معرکست از حضرت آدم ع تا تمامی پادشاهان و حکما و شعرا را آورده و نصایح اون ها به فرزنداشون را نوشته ، کتاب تو بازار فک نکنم باشه اما تو کتابخونه ها هست)خلاصه یه پنج دقیقه ای خوندم بعد اون آقا بهم گفت ببخشید یه سوال ازتون داشتم.بفرمایید:اسم این کتاب چیه؟اسم کتاب گفتم. گفت: تو این پنج دقیقه صفحاتی را که میخوندید خوندم خیلی خوشم اومد. خیلی روون نوشته. از امام علی هم یه چیزایی داره؟. گفتم بله از اماما هم داره. دیدم نه بابا طرف از اون آدمای درست حسابیه.گفت میشه خواهش کنم برام سراغ بگیرید میخوام این کتاب را تهیه کنم؟آخه من عقیدم اینه آدم باید از اماماش و حرفاشون اطلاعات داشته باشه. همینا به دردش میخوره. ما باید تو جمع که میشینیم یه حرفی از امامامون برا گفتن داشته باشیم. من کف کردنم شروع شد. فقط گوش می دادم.بعد گفتم ببرید خونه مطالعه کنید بعد ازتون میگیرم. گفت نه اگر آدم عاشقه چیزی باشه باید اون چیز از خودش باشه نه از مردم. من صدهزار تومن فقط سی دی روضه برای ایام محرم برا خودم خریدم. دیگر نصایح دل نشین این جوون با صفا:ما هر چی تو زندگیمون داریم از این ائمه عزیز داریم.میگفت برای این جوون هایی که میگن این اماما برای عرب ها بودن متأسفم اینا دم از زرتشتی بودن میزنن اما فکرشون خام و نپختست.اشتباه میکنن. میگفت من تا حالا دو بار کربلا رفتم. هیچ جای دنیا را مثل کربلا ندیدم. خلاصه چنددقیقه ای برام حرف زد کلی حال کردم.باور کنید گفتم سجاد خاک تو سرت کنن این همه اسم قرآن و الهیات را یدک میکشی اگر یکم شعور و معرفت اندازه این جوون داشتی الان همه چیزت حل بود.بنده خدا خودشم میگفت هر کس تیپم را میبینه فکر میکنه من ضد دینم اما..... با خود گفتم : ان الله علیم بذات الصدور.
کلیدواژه ها:
برگزیده(33)|
:: به تاریخ پنج شنبه 91/11/26 ساعت 9:47 عصر
|
||
[ طراحی قالب اصلی : روزگذر ] [ Weblog Original Themes By : roozgozar ] [ ویرایش قالب : رفقا ] |